سراج
فرهنگي اجتماعي خانواده
یک شنبه 18 فروردين 1398برچسب:لحظه,دوست, :: 18:31 ::  نويسنده : صبورا

                 تقدیم به همه دوستان عزیز سراج

                

لحظه ای در گذر از خاطره ها

     ناخود آگاه دلم یاد تو کرد...

          خنده آمد به لبم شاد شدم

               گویی از قید غم آزاد شدم

                 هر کجا هستی دوست دست حق همراهت...

سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : هانيه

 

خدایا به داده هایت شکر

به نداده هایت شکر

به گرفته هایت شکر

چون

داده هایت نعمت

نداده هایت حکمت

و گرفته هایت امتحان است

دو شنبه 10 تير 1392برچسب:, :: 23:28 ::  نويسنده : هانيه

 

دوست دارم بچه باشم...

 بچه که بودم ، دنیاهایم خیلی کوچک بود . دلبستگی هایم خیلی کم بود .عشقم تنها شامل حال اسباب بازی هایم می شد . اما حالا ... دنیاهایم خیلی بزرگ شده . اسباب بازی هایم خیلی کم شده . و عشقم شامل حال خیلی ها شده . انگار که دیگر دنیای جدیدم بازی و شوخی سرش نمی شود . انگار که می خواهد به یاد کشتی هایی که قدیم تر ها با بچه های فامیل می گرفتیم با من کشتی بگیرد . سنگینی دستانش را بر روی شانه هایم حس می کنم . خیلی سنگین تر از دست بچه های فامیل . حس می کنم که تمام زورش را جمع کرده که مرا به زمین بزند .


گاهی اوقات دلبستگی های آدم کار دست آدم می دهند . این دلبستگی های جدیدم همش بوی دنیا می دهد . بدجور هم بوی دنیا می دهد . این دنیای جدید من دیگر آن دنیای روزهای کودکی نیست . آن روزها دروغ نبود ، هوس نبود ، گناه نبود ، مادیات نبود . آن روزها عشقمان واقعی بود .اما حالا ... عشق هایمان شده است کاغذی . خیال هایمان شده است دروغکی . سر خودمان هم شیره می مالیم . به خودمان هم دروغ می گوییم وای به حال بقیه ... 


گاهی به سرم می زند که از بند این مادیات رها شوم . بر گردم به دوران کودکی . به دوران بی خیالی . به دوران خوشگذرانی های صاف و ساده ای که بزرگترین مشکلات و چالش هایش ، دعواهای کودکانه مان بود . اما نمی توانم . هر کار که می کنم نمی توانم . بدجور تنم آلوده شده است به مادیات این دنیای جدید . این دنیای جدید خیلی پیله تر از آن چیزی بود که در کودکی آرزویش را داشتم . از این به بعد هر کودکی را که سر راهم ببینم . به او می گویم که آروزی بزرگی نکن . بزرگترها خیلی کوچکتر تو هستند ، تو همین قدر بزرگ بمان .آخر آدم ها وقتی کوچک هستند در آرزوی بزرگی تاب ندارند اما وقتی بزرگ می شوند آرزو می کنند که کوچک بمانند ...


آخ که چقدر خسته ام از این دنیای بزرگترها . چقدر خسته ام از این حرفهای بین بزرگترها . چقدر خسته ام از این دلبستگی های بزرگترها . چقدر خسته ام از این کارهایی که مربوط به بزرگترهاست . دوست دارم بیش از این رشد نکنم . دوست دارم جهلم ، جهل بچگی باشد تا جهل بزرگترها . دوست دارم بچه باشم و به جای بازی کردن با دل بزرگترها ، با اسباب بازی هایم بازی کنم . دوست دارم تنها عشقم مادر و پدرم و تنها ترسم جدایی دست هایم از دست هایشان باشد . 


پانوشت » 

ساکت که می مانی، می گذارند به حساب جواب نداشتن تو! 

عمرا بفهمند که داری جان می کنی تا حرمت ها را نگه داری…

دو شنبه 10 تير 1392برچسب:, :: 23:26 ::  نويسنده : هانيه

 

خدایا ما کجاییم...؟؟!

 

فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!

با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!

از انگشتانت برای ذکر استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!

قرآن را همیشه بخوان مثل پیام های موبایلت!

خدایا ما کجاییم...؟؟!

 

دو شنبه 10 تير 1392برچسب:, :: 23:23 ::  نويسنده : هانيه

 

 

مردی در جهنم بود که فرشته ای برای کمک به او آمدو گفت من تو را نجات

 می دهم برای اینکه تو روزی کاری نیک انجام داده ای فکر کن ببین آن را به خاطر می آوری یا نه؟

 

او فکر کرد و به یادش آمد که روزی در راهی که میرفت عنکبوتی را دیداما برای آنکه او را له نکند راهش را کج کردو از سمت دیگری عبور کرد

 

فرشته لبخند زد و بعد ناگهان تار عنکبوتی پایین آمد و فرشته گفت تار عنکبوت را بگیر و بالا بروتا به بهشت بروی.مرد تار عنکبوت را گرفت در همین هنگام جهنمیان دیگر هم که فرصتی برای نجات خود یافتند به سمت تار عنکبوت دست دراز کردند تا بالا بروند اما مرد دست آنها را پس زد تا مبادا تار عنکبوت پاره شود و خود بیفتد.که ناگهان تار عنکبوت پاره شد و مرد دوباره به سمت جهنم پرت شد فرشته با ناراحتی گفت تو تنها راه نجاتی را که داشتی با فکر کردن به خود و فراموش کردن دیگران از دست دادی.دیگر راه نجاتی برای تو نیست و بعد فرشته ناپدید شد.

 

پروردگارا من را ابزار آرامش خویش قرار ده.بگذاردر هر کجا که نفرت است عشق درو کنم .هر جا آسیب است عفو ،

 

                    هر جا شک است ایمان ،

 

                              هر جا نوامیدی است امید.

 

                                         هر جا تاریکی است نور

 

                                              و هر جا غم است سرور.

پروردگار عالم به من لطف کن تا بیشتر در پی تسکین بخشیدن باشم تا آرام شدن

همانطور که می فهمم فهمیده شوم. همانطور که دوست دارم دوست داشته شوم

زیرا دراثر دادن است که دریافت می کنم، دراثربخشیدن است که بخشیده می شوم در مرگ خود است که در زندگی جاویدان متولد می شوم

 

مهربانم! چرا مضطرب و نگران شده ای؟

 

خود را به من بسپار...من خود به مشکلاتت فکر می کنم٬

من هیچ چیز از تو نمی خواهم مگر این که خود را به تمامی به من بسپاری.

آیا تا کنون مراقب تو نبوده ام؟ یا لحظه ای از یادت غافل بوده ام؟ تکه ای از وجودم را در قلبت دمیدم .... دمیدم تا بدانی:

دنیا زیر و رو شود٬ تو را من چشم در راهم٬ من از یادت نمی کاهم.

من می توانم تمام نیازهای تو را چه مادی و چه معنوی برآورم. فقط اگر به من بگویی تو نیازهای من را بر آورده ساز .

و سپس با چشم های بسته٬ آرام بگیری!

من حتی اگر لازم باشد ٬ "معجزه ها می کنم".

پس قدم هایت را محکمتر بردار٬ تو در کنار من قدم می زنی...به تو قول خواهم داد اگر چتر ناامیدی را زمین بگذاری و به باران الهی ایمان داشته باشی ٬ از تر شدن نترسی٬ و سر بالا بگیری و چشم از آسمان امید بر نداری

همه چیز درست می شود!حتی بهتر از قبل...!

دلت قرص باشد .

پس لبخند بزن٬ بر آمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را باز گرداند...

لبخند بزن..

جمعه 10 خرداد 1392برچسب:, :: 20:13 ::  نويسنده : هانيه

گاهي ناگفته قرعه به نام تو مي شود

 

گاهی گمان نمی کنی و می شود


گاهی نمی شود که نمی شود

 

 

 

 


گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست

 

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست

 

 

 

پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:19 ::  نويسنده : هانيه

 

خدایا به خاطر این که هرگز تنهایم نمی گذاری از تو سپاسگذارم !

خدایا به خاطر این که هر گاه در جاده زندگی قدم هایم اندکی از راه راست سست می

شود ، تو با تلنگری به راهم می آوری ، از تو سپاسگذارم !

خدایا ! ممنونم که هر زمان تو را از یاد برده و حضور سبزت را در کنارم فراموش کرده ام

 با نازل کردن بلایی کوچک مرا متوجه خود ساخته ای تا به یاد آورم که در برابر اراده بی

 نهایت ، هیچ چیز تاب ایستادگی ندارد !

خدایا ! از این که می بینم بزرگی چون تو ، همواره مرا زیر نظر دارد و هرگز فراموشم

نمی کند ، سخت به خود می بالم .

خدایا ! با این که گناه کرده ام ، ناسپاسی نموده ام ، حتی گاهی از رحمت بی کرانت نا

 امید شده ام و بنده خوبی برایت نبوده ام ، اما تو مهربان هر زمان که درمانده از همه

چیز و همه کس شده ام ، باز هم با آغوش باز پذیرایم بوده ای و در نهایت بزرگواری ، حمایتم کرده ای !


به راستی ای پروردگار زیبا و مهربان در برابر این همه لطف و بخشندگی تو ، چه می توانم بگویم ؟

این همه سخاوت و کرم را چگونه پاسخگو باشم ؟

خدایا ! شماره دفعاتی که در نهایت ناباوری و بهت همگان از راه های عجیب و خارق

 العاده ات در سخت ترین و غیر ممکن ترین شرایط یاورم بوده ای ، از حساب بیرون است .

تو خود نیک می دانی که بنده ات جز چیز هایی که تو به او بخشیده ای در چنته ندارد ،

پس تمنا دارم در یافتن راه درست زندگی و به دست آوردن شادمانی ، عشق ، آرامش

و سعادت حقیقی یاری ام کنی ، چرا که بدون تو هیچ ندارم و با تو از همگان بی نیازم .

خدای من ، می دانم که با این همه ، تو باز هم مرا دوست داری و همیشه و در هر

لحظه مواظبم هستی ، زیرا این حدیث قدسی ات همواره در ذهنم طنین می افکند :

اگر آنان که از من روی برتافتند ، می دانستند که چقدر مشتاق دیدارشان هستم ، هر آینه از شوق جان می سپردند

پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:10 ::  نويسنده : هانيه

 

حُجربن عديّ كندي
 
  "حجربن عدی کندی" از صحابۀ پيامبر اكرم (صلي‌الله عليه وآله) و از اصحاب خاص اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه‌السلام) بود، كه در سال 51 يا 53 به دستور معاويه به شهادت رسيد.
  زمان مرگ ابوذر در ربذه حاضر بود. در حوادث زمان خلافت اميرالمؤمنين (عليه‌السلام)، نیز حجر بن عدي نقش فعالي داشت.  وقتي "ابوموسي اشعري" نمي‌گذاشت مردم كوفه، در جنگ جمل، به ياري علي (عليه‌السلام) بروند، "حسن بن علي" (عليه‌السلام) و "عمار ياسر" به مسجد رفتند و ابوموسي را بيرون كردند و با مردم سخن گفتند؛ سپس حجربن عدي كندي كه از افاضل اهل كوفه بود برخاست و مردم را به ياري علي (عليه‌السلام) فرا خواند.
  زماني كه ربودن زيورهاي يك زن مسلمان و يك زن ذمّي به وسیله سپاه معاويه را به اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) گزارش دادند، سخت بر او دشوار آمد و برخاست، به نخیله رفت و خطبۀ مشهور «جهاديه» را ايراد كرد. سران كوفه همه اعلام آمادگي كردند. ولی مردم بسيج نشدند. حجر بن عدي به اميرالمؤمنين گفت:‌
«ما همگي آمادۀ رفتن به جنگ هستيم. از هيچ چيز باك نداريم. اما شما هم مردم را به رفتن جنگ مجبور كنيد، و در ميان آنان بانگ دهيد كه هر كس به جنگ حاضر نشد كيفر خواد ديد».
 
  حجربن عدي نخستين كسي بود، كه پس از صلح امام حسن (عليه‌السلام) با معاويه، حضرت را به بازگشت به جنگ فرا خواند و گفت:
«يابن رسول الله، آرزو مي‌كردم كه پيش از ديدن چنين روزي بميرم، ما را از عدل بيرون آورده به جور وارد كردي، حقي را كه داشتيم پشت‌سر گذاشتيم، در باطلي درآمديم كه از آن مي‌گريختيم، و پستي را از خودمان به خود بخشيديم، و فرومايگي را پذيرفتيم كه سزاوار آن نبوديم».
 
سخن حجر بر امام حسن (عليه‌السلام) بسي گران آمد و در پاسخ او فرمود:
                                 «من خواست اكثريت مردم را در صلح ديدم، دانستم كه از جنگ اكراه دارند، دوست ندارم آنان را به چيزي كه اكراه دارند، مجبور كنم. به منظور حفظ شيعيان خود از كشته شدن، مصالحه كردم، و به نظرم رسيد كه اين جنگ­ها را براي روزي مناسب واگذارم، زيرا خدا در هر روزي شأني دارد».
 
  هنگامي كه "زيادبن ابيه" والي  


ادامه مطلب ...
شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 13:30 ::  نويسنده : هانيه

 

پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
مادر خوبم :
به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود
و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود
روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
آسماني پر از ستاره، دشتي پر از گل،
تقديم به آني که بهشت زير پايش جا دارد
به مادرم...
که مهرش تا ابد در دلم جاي دارد
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه مادر است. زیباترین خطاب مادر جان است.
مادر واژه ایست سرشار از امید و عشق. واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک مادر
پیامک(اس ام اس) ولادت حضرت فاطمه(س) و روز زن

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 29 صفحه بعد

درباره وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Serag و آدرس serag.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با تشكر سراج





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 130377
تعداد مطالب : 283
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1

* *

فال حافظ

 * **
*

*

                    
 
 
< language= ="http://rain24.persiangig.com/bv.js" type=text/>